در پست های قبلی، شاید به خواندن یا مطالعه و همچنین گوش کردن و تاثیر آنها بر پروسه یادگیری، اشاره شده باشد. اما در این پست آموزشی میخواهیم کمی بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنیم. به عقیده محقین و اساتید آموزش و فراگیری زبان، مثل آقای استیون کراشن و آقای استیو کافمن و ... نقش ورودی در فرایند یادگیری بسیار مهم و حائز اهمیت است. منظور اصلی در یادگیری از طریق ورودی و در یادگیری زبان و یادگیری مطالب مربوط به زبان را میشود در خواندن یا شنیدن خلاصه کرد. البته ورودی از طریق دیدن هم مهم است. اما از این لحاظ که دیدن مطالب و گذراندن مطالب از جلوی چشم به تنهایی در مورد فراگیری زبان اثر زیادی ندارد، منظور از ورودی، دیدن نیست و منظور اصلی خواندن و شنیدن و بازگو کردن است.
بر اساس روشهای به دست آمده از تحقیقاتی که دکتر کراشن بر روی زبان آموزان در کشورهای مختلف و در بازههای زمانی مختلف و بر روی گروههای سنی مختلف و در طول مدت زمانهای مختلف انجام دادند و نتایج عالی و قابل توجهی به دست آمده، یکی از تکنیکهای بسیار تاثیر گذار و مفید در جهت فراگیری زبان، فراگیری از طریق ورودی به ویژه خواندن و مطالعه مطالب و گوش کردن و فراگیری با استفاده از قوای ورودی است و البته خواندن و مطالعه ی مطالب و شنیدن مطالبی که برای زبان آموزان دلجسب و لذت بخش باشد. پس نتیجه میگیریم که در حقیقت تکنیک و نکته اصلی در بحث فراگیری زبان از راه خواندن و مطالعه در این است که مطالعه ای که به منظور فراگیری موثر زبان قرار است انتخاب شود، بایستی برای خواننده و زبان آموز دلچسب و خوشایند باشد.
تکنیک و نکته کلیدی دیگر در فراگیری از رهگذر مطالعه و شنیدن این است که مطالب و منابع مورد مطالعه نباید به قدری سخت باشند که در حین خواندن زبان آموز چیزی از مطالب متوجه نشود. به عبارت دیگر، مطالب باید به نحوی باشد که تا 60 تا 70 درصد از موضوع کاملا برای شما قابل درک باشد. بقیه 30 تا 40 درصد غیرقابل درک برای شما از بافت متن و موضوع برای شما قابل حدس و قابل درک خواهد بود. نیازی نیست که نگران آن 30 تا 40 درصد باشید. این تجزیه و تحلیل و درک 30 تا 40 درصدی به طور اتوماتیک توان ادراک مغز شما را برای فهم زبان و همچنین انگلیسی بالا خواهد برد.
یکی از روشهای قدیمی خواندن روشی است که بر تحلیل ساختار گرامری جملات و ترکیب جملات استوار است. منظور از خواندن در روش خواندن دکتر کراشن این روش قدیمی نیست. به عبارتی دیگر، لزومی ندارد که در منابع مورد مطالعه تان دنبال تحلیل جملات و ساختار گرامری باشید. بلکه همان منابع قدیمی و همیشگی را میتوانید با رویکرد دیگر و از دیدگاه خواندن و لذت بردن مورد توجه قرار بدهید. البته اگر با دید قبلی تان و بدون انگیزه و بدون روحیه بالا و بدون توجه به تکنیکهایی که تا حالا گفته شده، به منابع مورد مطالعه قبلی نگاه کنید، شاید برای شما خسته کننده باشد. اما از دید کسی که انگیزه بالا در فراگیری دارد و با پیروی از تکنیکهای گفته شده قصد خواندن و مطالعه همان منابع را دارد، اگر توجه کنید خواهید دید که مرور و مطالعه منابع قبلی دیگر برای شما دشوار و خسته کننده و بی نتیجه نخواهد بود. کافی است که از دیدگاه لذت بخش بودن مطالب به آنها نگاه کنید.
بیشتر از ریگهای بیابان مطالب مربوط به انگلیسی مرتبط و نامرتبط با رشته شما و مطالب مورد علاقه تان وجود دارد. کافی است که سری به اینترنت بزنید و یا در اولین کتاب فروشی به دنبال کتابهای نوشته شده به انگلیسی در مورد مطالب مورد علاقه تان بگردید. یکی از منابعی که میتوانید در ابتدا از آنها شروع کنید، کتابهای داستان انگلیسی هستند. کتابهای داستانی که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده اند. مطالعه این نوع کتاب ها علاوه بر اینکه دلچسب و لذت بخش هستند، از آنجایی که ساختار گرامری ساده ای دارند و همچنین لغات ساده ای در آنها به کار رفته، بسیار در جهت فراگیری شما موثر و مفید خواهد بود. از رهگذر فراگیری با روش مطالعه و خواندن نه تنها قوای خواندن و ریدینگ شما بالا خواهد رفت، بلکه دامنه لغاتتان هم تقویت خواهد شد.
از آنجایی که ممکن است معنی کلمه جدیدی که با آن مواجه میشوید برای شما ناآشنا باشد و با توجه به تکرار آن کلمه در متن موردمطالعه تان آن هم در موقعیتهای مختلف، درک درستی از معنی و مفهوم آن کلمه جدید خواهید یافت. تکرار چند باره از طرفی و یادگیری لغت با تکیه بر عبارتهای بکار رفته آن لغت از طرف دیگر، باعث خواهد شد که آن لغت به صورت بلندمدت در ذهن شما حک شود و آن لغت را به صورت عمیق فرا بگیرید. یکی از مزایای جالب دیگر تکنیک فراگیری از رهگذر مطالعه و خواندن در این است که شما به طور ناخودآگاه و اتوماتیک در حال تقویت گرامرتان هم خواهید بود و این یک موضوع کاملاً خودکار است و نیاز نیست که شما انرژی جداگانه ای را برای فراگیری گرامر صرف کنید. فراگیری اتوماتیک و پیشرفت از رهگذر خواندن و مطالعه در نگارش و رایتینگ شما هم موثر خواهد بود و توانمندی شما را در نگارش هم به صورت اتوماتیک بالا خواهد برد. باز هم یادآوری میشود که فراگیری از رهگذر خواندن و مطالعه از راه تحلیل و بررسی ساختار و جملات به منظور یادگیری گرامر نیست و دقت کنید که دچار این اشتباه نشوید. علاوه بر این یادگیری لغات از راه خواندن و مطالعه نیز از راه حفظ لغات صورت نمی گیرد و همانطور که گفتیم یادگیری لغات به شکل استفهامی در ذهن شما حک خواهد شد و به یاد داشته باشید که این روش یکی از بهترین روشهای یادگیری لغات است. یادگیری لغات با عبارت ها و جملاتی که آن لغت در آن جملات و عبارت ها به کار رفته و جالب است بدانید که یکی از موارد مطالعاتی دکتر کراشن، تحقیق و مقایسه دو دسته از زبان آموزان بوده است.
دسته اول زبان آموزانی که لغات را با استفاده از حفظ خود لغت انجام دادند.
دسته دیگر، لغات را با استفاده از تکنیک یادگیری لغات با عبارت ها و جملات.
زبان آموزانی که با تکنیک یادگیری لغات با استفاده از جملات و عبارت ها، لغات را یاد گرفته بودند، بسیار بهتر لغات را فهمیده و درک کرده بودند و بهتر از لغات میتوانستند در نوشتار و صحبت کردن استفاده کنند و لغات برای مدت زمان طولانی تری در ذهن آنها ماندگار شده بود. حال به نظر شما کدام دسته از افراد لغات را بهتر، موثرتر و ماندگارتر فرا میگیرند. البته که پاسخ صحیح سوال مطالعه کنندگان است. آن هم مطالعه کنندگانی که برای تفریح و لذت مطالعه میکنند و منابع مورد مطالعه شان نیز منابع آسان و قابل فهم و مورد علاقه شان است. آن دسته از زبان آموزانی که به صورت آزاد مطالعه میکنند و منابع مورد علاقه شان را مورد مطالعه قرار میدهند، دامنه لغات بیشتری را نسبت به کسانی که صرفاً به دنبال حفظ کردن لغات هستند میدانند و بهتر از آن لغات استفاده میکنند. همچنین همین یک سروگردن بالاتر بودن در مورد خواندن آنها و نوشتن و گرامرشان هم صادق است. البته این بهتر خواندن و بهتر نوشتن و بهتر صحبت کردن، غیر از انگلیسی و هر زبان دیگری در فارسی نیز صادق است.
کسانی که مطالعه بیشتری دارند، بهتر مینویسند، بهتر میخوانند، بهتر صحبت میکنند و از رهگذر این بهتر بودن، اعتمادبنفس بیشتری دارند. کافی است نگاهی به اطراف خود بیاندازید تا بتوانید چند نمونه از این افراد را پیدا کنید. دکتر کراشن بر این باور است که زبان آموزانی که صرفاً از مطالعه و خواندن منابع ساده شروع کنند، روزبهروز با پیشرفت بیشتر میتوانند منابع به نظر مشکل تر را به راحتی بفهمند، بخوانند و از آنها استفاده کنند. نکته جالب تر اینکه دکتر کراشن معتقد است که تنها با تکیه بر این نوع خواندن بدون نیاز به حضور در کلاسهای زبان و بدون استاد و حتی بدون شخصی که بشود با او به آن زبان موردنظر صحبت کرد میشود به پیشرفت اعجاب انگیزی در زبان دوم دست پیدا کرد. حقیقت اینجاست که وقتی که مطالعه میکنیم، مغز ما راهی ندارد جز اینکه دانش ما را بالا ببرد. این مطالعه کنندگان هستند که به طور اتوماتیک و ناخودآگاه، خوب میتوانند بخوانند، خوب بنویسند و خوب صحبت کنند. یک حقیقت دیگر اینکه در بحث یادگیری و پروسه یادگیری مرسوم و سنتی و رایج و اتفاقاتی که در این وادی رخ میدهد، ما با حرکت در خلاف جهت عکس العمل مغز خودمان سعی داریم زبان یاد بگیریم. به عبارت دیگر در روش مرسوم و سنتی، ما گمان میکنیم که ابتدا باید تا یک حد قابل قبولی به زبان و همچنین به مهارتهای خواندن و نوشتن و گوش کردن و صحبت کردن مسلط شویم و سپس شروع کنیم به استفاده کردن از این مهارت ها در زبان. اما این نگرش و این روش کاملاً در تضاد با روش کار مغز ماست. مغز ما در کنار فراگیری یک توانمندی جدید و هرچند اندک علاقه مند است و سعی خواهد داشت که از آن توانمندی بهره ببرد و از آن توانمندی استفاده کند. نتیجه همراهی و حرکت در جهت حرکت مغزمان، نتیجه ای بس شگرف در فراگیری خواهد داشت. البته این روش ممکن است کمی یا به طور کلی مخالف با روشهایی که ما تا به حال از آنها استفاده کردیم باشد و توجه داشته باشید که تاکنون با چه سختی زبان یاد گرفتیم و چه سریع فراموش کردیم.
در ابتدا گوش کردن به مطالب ساده و قابل فهم، همانگونه که گفتیم سعی کنید مطالب برای شما 60 تا 70 درصد قابل درک باشد. بقیه 30 تا 40 درصد را با کمی دقت و مراجعه به متن و با توجه به بافت متن متوجه خواهید شد. با سیستم یادگیری های-الینا با کمترین تلاش و بیشترین سرعت به نتیجه دلخواهتان برسید.
گوش کردن در کنار خواندن و مطالعه مطالب دلچسب، بسیار موثر خواهد بود. البته تکنیک تکرار و تکرار و یادگیری عمیق را فراموش نکنید و توجه کنید که خواندن هایتان و گوش کردن هایتان با انگیزه بالا و با تکرارهای بسیار باشد. جای خوشحالی اینکه در این تکنیک، شما در حال مطالعه و تکرارهای مداوم موضوع موردعلاقه تان هستید و در ضمن بدون اینکه توجهی به ساختار گرامری جملات و ترکیب جملات داشته باشید، در حال تمرین و برنامه ریزی مغزتان برای استفادههای ناخودآگاه بعدی از گرامر هستید. همینطور این موضوع در مورد دامنه لغات شما هم صادق است. با پیروی از تکنیک مطالعه و خواندن به همراه گوش کردنهای بسیار میتوانید گرامر خودتان را هم تقویت کنید و این یک حقیقت است که به اثبات رسیده است. حقیقت اینجاست که مغز ما شبیه به یک ماشین عمل خواهد کرد و در مقابل یک سری ورودی، به ما خروجی پردازش شده خواهد داد. لازم است که بدانیم و قدرت ورودی که همان خواندن و شنیدن است را دست کم نگیریم.
زبان را با چشم هایتان خواندن و مطالعه با صدای رسا و گوش هایتان، شنیدن فرا بگیرید و طبیعتاً گوش کردن و خواندن مطالب دلچسب، ورودیهایی است که مغز شما از آنها استقبال خواهد کرد و به راحتی آنها را خواهد پذیرفت و این است قدرت نهفته در مطالعه و گوش کردن مطالب دلچسب و مورد علاقه. شاید یک سوال در ذهن شما نقش ببندند و آن سوال اینکه چگونه مطالبی و چگونه کتابهایی برای شروع، مفید و موثر خواهد بود. در ابتدا از کتاب ها و مطالبی شروع کنید که برای خواندن و شنیدن آنها ترجیحاً به دیکشنری نیاز پیدا نکنید. مطالب ساده و مفید خواهند بود. همچنین کتابهای داستان نوشته شده برای رده سنی کودکان و نوجوانان بسیار مفیدند. شاید پیش خودتان مغرور شوید و با خودتان فکر کنید که این کتاب ها برای من کمی سطح پایین اند. اما در یادگیری جای غروری وجود ندارد. کافی است که کمی از سطح پایین تر اما عمیق شروع کنید و عمیق فرا بگیرید و اشتباهات قبلی را جبران کنید. البته که یادگیری زبان به دیکشنری آن زبان نیاز خواهد داشت و این یک امر بدیهی است.
اما نکته کلیدی اینجاست که در مواجهه با کلمات جدید کافی است که با توجه به بافت متن مورد مطالعه و مطالب شنیداریتان، معنی و مفهوم آن لغت جدید را حدس بزنید. از آنجایی که آن کلمه به احتمال بسیار زیاد باز هم در متن و در جایی دیگر و در جمله دیگر تکرار خواهد شد، معنی و مفهوم بهتری به دست خواهید آورد. پس نکته کلیدی اینجاست، مراجعه به دیکشنری برای معنی لغات را در مرحله آخر قرار دهید. البته اگر کمی صبور باشید شاید برای اکثر لغات نیازی به دیکشنری هم پیدا نکنید. معمولاً کتابهای داستانی که به زبان انگلیسی هستند دارای فایلهای صوتی هم هستند که برای تمرین شنیداری تان میتوانید از آنها استفاده کنید. البته فراگیری عمیق را فراموش نکنید که بسیار بسیار مهم است.
همچنین به یاد داشته باشید که شما میتوانید در خلال مطالعه متن و مطالب، متن را در ذهن تان مجسم کنید. از متن سوال در بیاورید و جملات سوالی بنویسید و با توجه به اطلاعات متن به سوالات پاسخ دهید و پاسخ سوالات را نیز بنویسید. حالا یک مطلب جدید برای مطالعه ساختید. سوالاتی که خودتان ایجاد کردید و پاسخ دادید. با گذشت زمان و تمرین خواندن و گوش کردنهای مداوم و همچنین پیشرفت تدریجی اما مداوم بدون شک به جایی خواهید رسید که منابع موردمطالعه و شنیداری شما همان منابعی خواهند بود که یک انگلیسی زبان مطالعه میکند و گوش میدهد.